من دخترم هر چقدر هم که قوی بمانم باز هم بی قرار لحظه ای خواهم ماند
که با سختگی هایم در آغوشت مچاله شوم باز دلم ضعف می رود که تو مرد دخترانگی هایم
باشی دلم ضعف می رود برای مادر دخترت شدن برای صدای بم و مردانه ات که پرتم
کند از این دنیا به سراشیبی شانه ی محکمی که پناه من است چه خوب که توآنقدر
مردی که من راحت دختر باشم و چه حال خوبی دارد بودن به پای همچین مردی
:: برچسبها:
دلنوشته فراق,
|